قطعه شعری از حضرت آیت الله صافی گلپایگانی(قدس الله نفسه)
سه شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۸۸، ۰۲:۵۴ ب.ظ
دیشب میان دوستان یاد تو بودم |
بگرفت یاد تو سراپای وجودم |
آن سان به یادت غرق شد دل ها که دیگر |
بردم چو آنان از نظر بود و نبودم |
مجلس منور بود از یاد شریفت |
باب سعادت را به روی خود گشودم |
شکر خدا از مقدم یاران عاشق |
قوس نزولی رفت و شد قوس صعودم |
مانند آنان رفت غیر تو از تو ز یادم |
افکار باطل را دگر از سر زدودم |
به به از آن حالت که حاصل گشت ما را |
کی می توان گفت آنچه بود و شد شهودم |
از عمر ، این ساعات می باشد غنیمت |
کانعام فرمودم خداوند ودودم |
گوید من همچو جمع دوستانش |
دانی که پر باشد ز عشقت تارو پودم |
ما را به هر حال از نظر جانا مینداز |
بپذیر از من هم سلام و هم درودم |
۸۸/۰۸/۱۲