تشرف به حضور حضرت بقیه الله الأعظم(سلام الله علیه)
هر کسی را بهر کاری ساختند عشق او را در دلش انداختند
هذا اخبار عن وجود اللذه الحقیقیه قبل الموت و تنبیه علیه بالقیاس العقلی و انما یتحققه من هو میسر له.و الفاظه غنیه عن الشرح>>،یعنی:
ولو آن کار میسر است،آن حلاوت ذکر الهی را چشید،آن لذت مراقبت و مزه حضور و ولایت را چشید و انسان کامل و حقیقت را دوست دارد و آن را که برایش میسر است به ثبوت می رساند.همانطور که اشخاصی برای بعضی از افراد،کارهای بسیار سنگین و سخت را انجام میدهند ولی از عهده یک کار ساده و آسان بر نمی آید.یک آخوندی_خدا رحمتش کند_ملای روستایی بود.البته این نکته را بگویم که نوعا ملاهای ده خیلی چیزها میدانستند و کتابهایی هم که برایشان نوشته شده پر از مطالب گوناگون است مثلا کشکولها و کتابهای منهج العارفین مرحوم سمنانی که این کتابی است که نوعا برای همین آقایان نوشته شده است و کتاب خوبی هم است و و خود مرحوم سمنانی هم خیلی ملا بود،خدا رحمتش کند!به هر حال آن ملای ده ،آدم با دست و پایی بود به طوری که به کوه رفته بود و سنگ آسیا تراشیده و آورده بود و در روستای خود آسیاب راه انداخته بود و گندم آرد میکرد.اما همین آقا با این همت بلند و انجام کار سخت و سنگین از بستن عمامه خود عاجز بود لذا پیش ملای ده دیگر می رفت و او عمامه را برایش آماده میکرد و می بست.