علامه حسن زاده آملی

نکته های عارفانه زندگی علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)

{ background:url(image.png) no-repeat center; }

علامه حسن زاده آملی

نکته های عارفانه زندگی علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)

علامه حسن زاده آملی

این وبلاگ قصد بر آن دارد که شمه ای از بارقه های نوریه علمی حضرت استاد علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)را به نفوس مستعده بچشاند.
که اگر مورد پسند افتد ما را بسند است.
حقیری از دل عالم
رسول سالارکریمی(مجنون)

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

توحید صمدی قرآنی

پنجشنبه, ۵ شهریور ۱۳۸۸، ۰۸:۴۷ ق.ظ
وجود اصل است و مساوق حق است و حق غیر متناهی است،أعنی اجوف نیست و صمد است،یعنی وجود حقیقت واحد شخصی ذات مظاهر است و بسیط الحقیقه کل الأشیاست که کثرات مقهورند و وحدت قاهر.این آب است که:و جعلنا من الماء کل شیء حی[و از آب هر چیزی را زنده گردانیدیم-انبیا/31]و آنهاکسراب بقیعه یحسبه الظمان ماء حتی اذا جاءه لم یجده شیئا و وجد الله عنده[اعمالشان  در مثل به سرابی ماند در بیابان هموار بی آب که شخص تشنه آن را آب پندارد و به جانب آن شتابد چون بدانجا رسد و هیچ آب نیابد و آن کافر خدا را حاظر و اعمال خویش بیند-نور/40]بدان کثرتی که به ظاهر مشهود است در حقیقت اعتباری است و وحدت حقیقی است،یعنی در چشم توحید اهل الله تحقق جمیع عوالم غیر متناهی،لحاظات آن وحدت حقه حقیقیه اند که همه مرایا و مظاهر،بلکه تجلیات و ظهورات و تطورات و تشئنات او سبحانه اند"کل یوم هو فی شأن[در هر عالم او به شأنی و کاری میپردازد-رحمن/30]،هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن[اول و آخر هستی و پیدا و نهان وجود همه اوست-حدید/4]

پس هرچه دم به دم به ظهور رسد،شأن اوست خواه  در ارض خواه در سماء،

أرض به مراتبش و سماء به مراتبش،یوم عبارت از ظهور است که در این مقام شب و روز ما یوم الله است.پس"کل یوم هو فی شأن" ظهور آثارش در هر آن،در جمیع عوالم و مظاهر غیر متناهی است.و آن واحد قیوم،قیم و مصدر همه است و همه به او قائم به اضافه اشراقیه یعنی روابط محضه آن اصلند نه اینکه اشیایی هستند که آنان را ربط است،بلکه عین ربطند به فقر نوری و امکان فقری.

حق مشهود است و خلق موهوم که "فاینما تولوا فثم وجه الله[پی به هر طرف رو کنید به سوی خدا روی آورده اید-بقره/116]:

بار توحید هیر کسی نکشد                       طعم توحید هر خسی نچشد

جل جناب الحق عن یکون شریعه لکل وارد أو یطلع علیه الا واحد بعد واحد[جناب حق سبحانه و تعالی مقام و منزلتش بالاتر از آن است که هر کسی تواند از آبراه آن بنوشد جز اینکه یک به یک به محظر آن راه می یابد]

در یک حقیقت محض و بسیط و صرف وجود نه سخن از حلول توان گفت و نه از اتحاد،زیرا که آن نور کل و حیات کل،احد و صمد است و چون صمد است،لم یلد و لم یولدلم یکن له کفوا احد [نه کسی فرزند او و نه او فرزند کسی است*و نه هیچ کس مثل و همتای اوست.توحید/4و5]است،شهد الله انه لا اله الا هو[خدا به یکتایی خود گواهی دهد که جز ذات او خدایی نیست.آل عمران/19]

باری تعالی تمام اشیاءبه نحو اعلی است و اشیاءهمگی هالک و مضمحل و فانی در وجودند و هو هو لا هو الا هو،در عین حال خالق خالق است و مخلوق مخلوق"هو سبحانه هو و الاشیاء اشیا"[او اوست و تمام اشیاء اشیا].

لذا فرمودی اند که ممکن بما هو ممکن هم ماهیتش اعتباری است و هم وجودش فهو اعتبار فی اعتبار "من کان حقیقته دعاوی فکیف لا یکون دعاویه دعاوی"و غایت قصوای سالکان،اسقاط اضافات و اعتبارات است که"التوحید اسقاط الاضافات،التوحید ان تنسی غیر الله،خدا است و شیئی جز او نسیت تا با باشد"کان الله و لم یکن معه شیء و هو الآن کما کان"

به قدر نیستی تو،حق ظاهر میشود نمیبینی که در رکوع سبحان ربی العظیم میگویی و در سجود سبحان ربی الاعلی.

کثرات همه صورت اند و روح این صور وجود است که جمیع کثرات را یک روح است و به تعبیری:

حق جان جهان است و جهان جمله بدن

که واقع،فوق این تعبیرات است.حضرت صادق آل محمد(ص)فرمود:ان الجمع بلا تفرقه زندقه و التفرقه بدون الجمع تعطیل و الجمع بینهما  توحید

وجود ملک است و اسمای حسنی و صفات علیایش عسکرش.هرکجا آن سلطان قدم نهاد،این لشگر با اوست،بلکه انتشاء أسماء و صفات از آن ذات أقدس است و جمیع عوالم حتی الأسماء و الصفات ظهورات کمال اوست،یعنی همه تجلیات أسمائیه حق جل و علی میباشند که"لا اله الا الله وحده وحده وحده"اشاره به توحید ذات و توحید صفات و توحید افعال است که توحید مطلقا مختص به حقیقت واجب الوجود بالذات است."بحول الله و قوته و اقوم و اقعد."و ما تشاءون الا أن یشاء الله>،و لا حول ولا قوه الا بالله.

و این تطورات وجود به اطوار گوناگون أسماءالله استأیا ما تدعوا فله الأسماء الحسنی>[به هر اسمی بخوانید اسماءنیکو مخصوص اوست/اسراء-111]"الأسماء الحسنی کلها للهخیر الأسماءلله"و همین اسماأ کلمات الهی اند و حق تعالی متکلم که به این کلمات وجودی گویا است و هستی خیر محض است و از خیر محض جز نیکویی ناید.

و در پایان هم یکی از ابیات جناب عارف رومی مولانا جلال الدین محمد بلحی(قدس الله نفسه)که در بیان توحید است این کراسه را به پایان میبرم:

جمله معشوق است و عاشق پرده ای  / زنده معشوق است و عاشق مرده ای

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۶/۰۵
مجنون

نظرات  (۱)

سلام بر سالک بزرگوار طاعات قبول
متن خوبی بود فیض بردیم
بروزم با ژکی از علامه ذوالفنون حسن زاده آملی حفظه الله و منتظر قدوم مبارکتان
هستمملتمس دعای خیرتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">