علامه حسن زاده آملی

نکته های عارفانه زندگی علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)

{ background:url(image.png) no-repeat center; }

علامه حسن زاده آملی

نکته های عارفانه زندگی علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)

علامه حسن زاده آملی

این وبلاگ قصد بر آن دارد که شمه ای از بارقه های نوریه علمی حضرت استاد علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)را به نفوس مستعده بچشاند.
که اگر مورد پسند افتد ما را بسند است.
حقیری از دل عالم
رسول سالارکریمی(مجنون)

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

دستور العمل های خودسازی

يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۳۴ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

علامه حسن زاده آملی

هیچ کارى براى انسان مهمتر از درست ساختن خودش نبوده و نیست و ه‏یچ عمل در

 قدر و قیمت بدان نمى رسد. و به مبناى رصین و فتواى قویم برهان و قرآن، علم و

عمل، انسان سازند. قرآن عین برهان است و عقل و نقل معاضد یکدیگرند و هر دو در

این حکم محکم متفق اند. اگر انسان من حیث هو انسان باید خودش را بسازد چاره

اى جز تحصیل علم نافع و عمل صالح ندارد، و چون علم و عمل انسان سازند، هر یک

از ما باید مراقب و مواظب خود بوده باشد که چگونه دارد در شب و روز خود را

مى سازد.جناب برهان الموحدین و قدوة العارفین على امیرالمؤمنین در کوفه جوانى

رامى بیند که به خواندن تصنیف هاى هرزه و آلوده‏ سرگرم و دل خوش است، امام به او

فرمود: دارى به چه چیزهائى دفتر وجودت را پر مى کنى.

امام باید بفرماید زیرا که مربى اخلاق و معلم اجتماع و ولى امر است، وظیفه اش

فرمودن و تعلیم و تربیت است. از جمله کلامى که امیرالمؤمنین علیه السلام به کمیل

القاء فرموده است و در نهج البلاغه آمده است، این است که:

اولئک و الله الاقلون عددا ( [و الاعظمون قدرا] (، یحفظ الله بهم حججه و بیناته حتى

یودعوها نظراءهم و یزرعوها فى قلوب اشباههم.

امام در این گفتار علماى بحق را زارع معرفى فرمود: علماء کشاورزند، عالم برزگر

است، معارف عالم بذرهائى است که در مزرعه جانها مى ‏افشاند، قلوب مستعده مزارع

این بذرها هستند وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ

رَبِّهِ.

         تخمهائى که شهوتى نبود

 بر آن جز قیامتى نبود

یکى از اهم مراقبات این است که انسان واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد.
آن لقمه نانى را که به دهان مى گذارد اگر از روى حساب نباشد هرزه خوار مى شود و

انسان هرزه خوار هرزه گو مى گردد، آن دهانى که وارداتش آلوده است صادراتش

هم آلوده است. و به قول شیخ بهائى در نان و حلوا:

         لقمه کامد از طریق مشتبه

خون خور و خاک و بر آن دندان منه

             کان ترا در راه دین مفتون کند     
      نور عرفان از دلت بیرون کند

انسانى که واردات گوشش یاوه و هرزه و گزاف است، صادراتش نیز آنچنان خواهد

بود، قلم هرزه و نوشته هاى زهر آگین خواهد داشت، چرا دفتر وجودت و صحیفه

نفست را به اینگونه اباطیل و ترهات پر مى کنى؟! متأله سبزوارى چه نیکو فرموده

است:

         دفتر حق است دل به حق بنگارش   
        نیست روا پر نقوش باطله باشد

             روح که قدسى نگشت و نفس که ناطق

روح بخارى و نفس سائله باشد

نفس ناطقه انسانى بزرگترین کتاب الهى است و به قول شمس مغربى:

         مرا به هیچ کتابى مکن حواله دگر

که من حقیقت خود را کتاب مى بینم

حیف نیست که چنین دفتر بزرگ الهى به هرزه ها و یاوه ها آکنده شود؟ یکى از

عهدهاى شیخ رئیس در رساله عهدش این است که رمان وقصه هاى باطل نخواند.

حرفها و افسانه هاى باطل ذهن را کج و معوج مى کند و نفس را از درست اندیشى

و درست یابى عدول مى دهد و منحرف مى گرداند.

افلاطون در بیرون شهر آتن در محلى به نام آکادمیا باغى داشت که آن را وقف علم

و معرفت نمود، و بر سر باغ آکادمى نوشته بود:

هر کس هندسه نمى داند وارد نشود.

ابن خلدون در مقدمه تاریخ گوید: وقد زعموا أنه کان مکتوبا على باب افلاطون من لم

یکن مهندسا فلاید خلن منزلنا. و نیز در همان مقدمه گوید: و کان شیوخنا رحمهم

الله یقولون ممارسة علم الهندسه للفکر بمثابة الصابون للثوب الذى یغسل منه الاقذار

و ینقیه من الاوضار و الادران.

یعنى اساتید ما گفته اند که ممارست در علم هندسه براى فکر به مثابت صابون براى

جامه است که وى را مى شوید و تمیز مى کند.

این مدح و تعریف علم هندسه از جهت استوارى براهین و اتقان در انتظام و ترتیب

آنست. علم ریاضى ذهن را تعدیل مى کند، و فکر را از اعوجاج بدر مى آورد و

استقامت مى دهد. افسانه و قصه هاى هرزه، و اندیشه هاى ناپاک و پلید، و حرفهاى

کج و معوج فکر را از استقامت‏ بازمى دارند و انسان را از استنتاج و تحصیل معارف حقه و درست اندیشى و درست بینى دور مى گردانند.

حتى میر عماد حسنى در آداب المشق مى گوید: اگر انسانى جان او ناپاک و آلوده

باشد و اندیشه هاى باطل و ناروا داشته باشد، خط و مشق او صحیح و موزون نخواهد

شد و خوش و ممتاز نخواهد گردید.

چنین در خاطر دارم که صدرالمتالهین در تفسیر سوره مبارک یس و یا در تفسیر

دیگر مى فرماید که شخصى را مى شناسم که حدت ذهنى بسزا داشت، و از هوش و

بینش سرشارى برخوردار بود، کلیات و مرسلات را خیلى خوب ادراک مى کرد، اما

براى او رهزنى پیش آمد که برگشت و بدین سوى منعطف شد و دل به امور مادی

خوش کرد که تا آنچنان تعلقات به مادیات هوش و بینائى و صفا و بى رنگى را از او

گرفت که از ادراک معانى و حقائق کلیه باز مانده بود و قادر به ادراک آنها نبود. اصلا

تعلق با تعقل جمع نمى شود

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود   
        زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است‏

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۱/۲۲
مجنون

نظرات  (۱)

۲۲ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۴۸ سادات حسینی
عالی بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">