فلسفه و عرفان و اثار هر کدام
جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۸۸، ۰۶:۳۵ ق.ظ
نکته 194: گویند ابن فارض وقتی این شعر گفت:
و بما شاء بی هواک اختبرنی فاختیاری ما کان فیه رضاکایعنی بار الها بهر چه خواهی مرا ازمایش فرما که هر چه رضای تو باشد من همان را می پسندم، به حصر بول مبتلا شد، و فرمود وی را برداشتند و در کوچه ها می گردانیدند او بدر هر مکتبخانه میرسید به کودکان می گفت عم دروغگوی خود را دعا کنید.
نکته 196: فلسفه حرف می آورد و عرفان سکوت. آن عقل را بال و پر می دهد و این عقل را بال و پر می کند. آن نور است و این نار. آن درسی بود و این در سینه. از آن دلشاد شوی و از این دلدار. از آن خداجو شوی و از این خدا خو. آن به خدا کشاند و این به خدا رساند. آن راه است و این مقصد، آن شجر است و این ثمر آن فخر است و این فقر، آن کجا و این کجا.
منبع: نکاتی از کتاب هزار و یک نکته، از اثار علامه حسن زاده آملی
۸۸/۰۷/۱۷
همین که در راه خدا و امام زمان قلم می زنید تو را بس است.
موفق باشید.