زندگی نامه معلم عصر"علامه شعرانی(قدس سره شریف)
|
شاخصهای علمی علامه شعرانی
مرحوم علامه شعرانی در ابعاد مختلف
دین دارای آثار گسترده و قابل توجهی بودند و ما در اینجا تیمنا بهذکر
پارهای از این آثار میپردازیم.
با استناد به بخش تعلیقات علامه
شعرانی بر شرح اصول کافی که اثر ملا صالح مازندرانی است ، شاخصهای علمی که
ذیلاً شرح آن میآید، در زمینه مبادی روشهای کلامی و دینشناسی از شیوه
کلی تعلیقات و نحوه برداشتهای ایشان انتزاع شده و گاه نیز خود به آنها
تصریح نمودهاند. و در سایر رشتهها نیز نیاز به فحص و تحقیق جداگانه برای
بیان شاخصههای علمی ایشان است.
1ـ وسعت گستردگی معلومات :
امتیاز
برجسته مرحوم شعرانی این است که ایشان از معدود افراد جامع بین معقول و
منقول در قرن اخیر و حتی صاحب نظر در علومی چون نجوم، ریاضی و طب
بودهاند. این جامعیت و وسعت معلومات برای اسلامشناسی امتیازی مهم محسوب
میشود. به عنوان نمونه میتوان به شرح اصول کافی ، جلد سوم، صفحات 69ـ76
رجوع شود که ایشان از یک حدیث سه سطری حدود شش برهان بر اثبات وجود حق
تعالی استنتاج نموده و نیز در صفحات 369 تا 383 شرح حدیث اول از باب حدوث
الاسماء که کیفیت ظهور اسماء الهی را تبیین نمودهاند.
2ـ دقت و تعمّق:
مرحوم
علامه شعرانی را میتوان در دقت و تعمق در مسائل علمی و آیات قرآن و
روایات اهل بیت جزء معدود افرادی دانست که با وجود سعه علمی و گستردگی
اطلاعات به هنگام تحلیل و استنتاج لوازم از ملزومات توانایی و ابداع خاصی
برخوردارند.
3ـ روحیه نقادی:
روحیه حقطلبی مرحوم شعرانی که جز با
بررسی و نقادی منصفانه آرا حاصل نمیشد، ایشان را به نکاتی دقیق و راهگشا
در زمینههای علوم عقلی و نقلی و نیز فهم آیات و روایات رهنمون میگشت و
احترام بسیار ایشان به علما، هیچگاه مانع از نقادی آثار و آرای آنان
نمیشد؛ چرا که ادامه حیات علم را در تحرّی حقیقت و تمییز صحیح از سقیم
میدیدند.
4ـ شرح صدر و تقوای علمی:
مرحوم شعرانی واجد خصلت انصاف و
تقوای علمی بود. اولین سعی او در فهم هرچه بهتر نظریات دیگران و
استدلالهای آنان بود و آنگاه به تجزیه و تحلیل منطقی به دور از هرگونه
تعصب خام و جهتگیری و رأی استدلالی میپرداخت و گاه در طرح دقیق ادله
مخالفان، از خود آنها فراتر میرفت و ابتدا ادله را استحکام میبخشید، سپس
به بررسی و نقد و قبول یا رد آنها میپرداخت.
ایشان در مقام تحقیق در
عقاید یک دین یا نحله خاص تنها به مسموعات و منقولات درجه دوم اکتفا
نمینمود و خود به منابع دست اول رجوع میکرد و با تسلطی که بر چند زبان
زنده دنیا داشتند حتی الامکان منابع اصلی را مورد مطالعه و بررسی قرار
میدادند. ایشان در مذمت به کار بردن حربه تکفیر در شرح اصول کافی چنین
میفرمایند: "تکفیر توسط اهل ظاهر مصیبتی است که مسلمانها در اکثر زمانها
به جهت اغوای شیطان به آن مبتلا بودهاند تا اینکه چهره دین را نزد ملحدان
مشوه ساخته و علما را از تجهیز و مهارت در دفع شبهات منکرین بازداشته تا
نتوانند مبادی عقاید را محکم نمایند."
5ـ روشن بینی و قدرت درک مفاهیم و موضوعات جدید:
کنجکاوی
فطری علامه شعرانی و دید روشن ایشان در درک و فهم علوم بشری علاوه بر علوم
دینی همراه با آشنایی به چندین زبان زنده دنیا دیدگاه و نظرگاه جدیدی را
در بینش ایشان به وجود آورده بود بطوری که در بیان مفاهیم اسلامی گاه از
نتایج علوم روز و نظریات علمی استفاده مینمودند و گاهی نیز برای توضیح
آیه یا روایتی و یا جهت تبیین فلسفه احکام فردی یا اجتماعی اسلام از
تحلیلهای تاریخی جامعهشناسی یا روانشناسی یا اقتصادی استفاده میکردند.
البته دقت و وسواس علمی را برای پرهیز از تفسیر به رأی رعایت میفرمودند.
به
نقل از شاگردانشان از محسّنات ایشان این بود که به فکر و آرای قدما در
مسائل فقهی خیلی عنایت داشتند. و عجیب در ولایت متصلّب بودند و در ابتدای
کتاب نفس المهموم مرحوم حاج شیخ عباس قمی« رحمهالله »که ترجمه فرمودند با
فرمایشاتی خواندنی و بیاناتی شیرین به پیشگاه اهل بیت ولایت اظهار علاقه،
تضرّع و تأدّب نمودهاند. به درس و بحث و مطالعه و تحقیق نیز عشق بسیار
داشتند و اصلاً سر تا پا عشق بودند. شاگردان ایشان نقل میکنند: "چه بسیار
برای ما پیش میآمد که نماز صبح را در مدرسه مروی میخواندیم؛ بین
الطلوعین ایشان در منزلشان کفایه میفرمود، کفایه که تمام میشد بعضیها
مینشستند، بعضیها میرفتند. آقایانی برای درس مکاسب ایشان میآمدند. یک
نفسی تازه میکرد، برای درس مکاسب میآمد، درس مکاسب گفته میشد، مکاسبیها
میرفتند بعد ایشان اسفار میفرمود یا شفا یا اشارات و درسهای فلسفی
میگفتند.
چه بسا روزهاـ خدای علیم و لطیف و خبیر گواه است ـ که ما در
بین الطلوعین میآمدیم برای درس کفایه و سر درس آخری مثلاً مجسطی، زیج
بهادری اذان ظهر میگفتند و ایشان از صبح تا ظهر به ترتیب کفایه، اسفار
و... تدریس میکردند تا اذان ظهر."
آثار :
آثار چاپ نشده استاد بسیار است اما در اینجا به ذکر آثار مطبوع ایشان اکتفا میکنیم:
ـ در تفسیر و علوم قرآن:
1ـ حاشیه بر مجمع البیان در ده جلد با تصحیح کامل و اعراب اشعار و توضیح آنها
2ـ تصحیح کامل تفسیر صافی در دو جلد
3ـ حواشی و تعلیقات بر تفسیر کبیر منهج الصادقین در ده جلد
4ـ مقدمه و حواشی و تصحیح کامل تفسیر ابوالفتوح رازی با توضیح اشعار و شواهد عربی و فارسی در دوازده جلد.
5ـ
نشر طوبی؛ دائرةالمعارف اصطلاحات قرآن تا حرف "ص" است که به سبک جالبی
معانی متفاوت واژههای قرآنی به حسب استعمال در آیات مختلف مطرح شده و
مورد تفسیر قرار گرفته و شامل معارف مختلف فلسفی و کلامی و نکات دقیق فقهی
و تاریخی است.
6ـ تجوید قرآن
7ـ طبع بیش از شصت نسخه از قرآن کریم که با دقت نظر ایشان تصحیح و اعراب گذاری شده است.
ـ در حدیث و درایت :
1. جمع حواشی و تحقیق و تصحیح کتاب "وافی" ملا محسن فیض کاشانی در سه جلد
2. تعلیقات شرح اصول کافی ملا صالح مازندرانی در دوازده جلد
3. تعلیقات بر وسائل الشیعه شیخ حرّ عاملی از جلد شانزده تا بیست
4. حاشیهبر ارشاد"القلوب" دیلمی
5. ترجمه و شرح دعای عرفه حضرت امام حسین« علیهالسلام »به ضمیمه کتاب فیض الدموع
6. ترجمه و شرح مفصل صحیفه کامله سجادیه
7. رساله در علم درایه
8. تحقیق و تصحیح جامع الروات به امر آیة الله بروجردی
ـ در فقه و اصول:
1. المدخل الی عذب المنهل در اصول
2. شرح کفایة الاصول بر طریقه قال اقول که به تفسیر و توضیح مقاصد آن به عبارت واضح اکتفا شده
3. شرح تبصره علامه حلی که مختصری از کلیه کتب فقهی شیعه امامیه را نیر در بر دارد.
4. حاشیه کبیره بر قواعد
5. رساله در شرح شکوک صلاة در عروةالوثقی
6. مناسک حج با حواشی نه نفر از مراجع تقلید
7. فقهفارسیمختصرجهتتدریس
ـ در فلسفه و کلام:
1. شرح تجرید در علم کلام
2. حاشیه بر فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب
3. راه سعادت در اثبات نبوت و ردّ شبهات یهود و نصاری
4. ترجمه کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیه با انتقاد از لغزشهای نویسنده آن
5. تعلیقاتی بر کتاب "محمد پیامبر و سیاستمدار " نوشته مونتگمری وات
6. اصطلاحات فلسفی
7. مقدمه و حواشی محققانه بر اسرار الحکم سبزواری
ـ در هیئت و نجوم:
1. شرح عمل به زیج هندی و براهین عملیات آن مبتنی بر هیئت جدید
2. تعلیقه و مستدرک تشریح الافلاک در اشاره به هیئت جدید
3. هیئت فلاماریون ترجمه از زبان فرانسه
4. تقویمهای شبانهروزی
ـ در تاریخ و فنون دیگر:
1. ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمی
2. مقدمه، تصحیح و تحقیق کشف الغمة
3. مقدمه و تصحیح منتخب التواریخ
4. مقدمه کتاب وقایع السنن مرحوم خاتون آبادی
5. مقدمه، تصحیح و تعلیقات بر کتاب روضة الشهداء
6. تصحیح کامل و مقدمه و حاشیه جلد اول و سوم نفائس الفنون و عرائس العیون آملی
ـ رحلت علامه شعرانی :
سرانجام
این علامه عالیقدر در سن 73 سالگی دچار ضعف و نقاهت و بیماری قلب و ریه
گردید. و پس از چندی بواسطه شدت بیماری به آلمان اعزام شده و در یکی از
بیمارستانهای شهر هامبورگ بستری گردید لیکن معالجات سودی نبخشید و پس از
نیمه شب یکشنبه 12 آبان ماه سال 1352 مقارن با هفتم شوال سال 1393 هجری
قمری در بیمارستان جان به جان آفرین تسلیم نمودند. پیکر ایشان به تهران
منتقل و در جوار حضرت عبدالعظیم بهخاک سپردهشد.
گزیدهای از وصیتنامه علمی، معنوی و اخلاقی آیت الله شعرانی خطاب به دانشجویان و طلاب علوم دینی:
"توصیهای
به برادرانم، یعنی طالبان علوم دین و پژوهندگان آثار سرور انبیاء«
صلیاللهعلیهوآله »که بدین کتاب مینگرند؛ بزرگترین چیزی که بر طالب
علم واجب و ضروری است، خالص گردانیدن نیت اوست که بنده را توفیق میدهد و
وسایل طاعت خویش را برایش فراهم میآورد و هموست که راه درست را در قلوب
بندگانش الهام میبخشد. اگر اخلاص نیت نباشد هیچکس موفق نمیشود از
نردبان دانش بالا رفته یا از آموختههای خود سودی برد... از دیگر اموری که
بر طالب علم واجب است، پارسایی و پرهیز از حرامها و مسائل شبههناک و نیز
مواظبت بر عبادات است؛ زیرا هیچ کس از علم خود سودی نمیبرد مگر آن را با
عمل مقرون سازد. دلهای مردمان نیز بواسطه عالم بیتقوا آرامش نمییابد... .
و
واجب است بر طالب علم که قرائت قرآن کریم را در طول شبانه روز ترک نگوید و
آن قرائت را به اندازه توانایی خویش با تدبّر و تأمّل در ریزهکاریها و
معانی آیات همراه سازد و در آیاتی که به اشکال برمیخورد به تفسیر مراجعه
کند و نیز واجب است بر ادله گفتار و رفتار و مطالعه آنچه را بیهوده است و
بدو ارتباطی ندارد واگذارد... و باید طالب علم نسبت به علما گمان نیکو
داشته باشد و این راز موفقیت و وسیله کامیابی و پیروزی است و بدگمانی به
آنان شقاوت و بدبختی به بار میآورد بلکه گاهی به کفر و گمراهی و جهل
مرکّب میانجامد. پس باید در کلام آنها با عنایتی کامل و تدبّری راستین
نگریست... البته مقصود ما این نیست که این بزرگان، معصوم از خطا هستند
بلکه منظور ایناستکه جایز نیست در اولین برخورد سریعا آنان را تخطئه کرد.
و نیز واجب است بر طالب علم که عادت به تعصّب و خشکی نسبت به کتاب خاص یا طریقهای خاص پیدا نکند...
یک
طالب علم باید در تهذیب نفس خویش کوشا باشد و خود را با اخلاق فاضله
آراسته سازد و در این راه تنها به خواندن احادیث وارد شده بسنده نکند؛
بلکه عمده آن است که با اهل اخلاق همنشین و معاشر گردد و اعمال خود را بر
آنان عرضه بدارد و عیوب و کاستیهای خویشرا دریابد و از آنان راههای
اصلاح نفس را بجوید.
شایسته است بر تو که از معاشرتهای خالی از تعلیم
با مردم بکاهی بویژه با ثروتمندان و مترفین و دنیا خواهان باید آنچه را که
آخرت را از یاد تو میبرد و میل و رغبت به دنیا را در تو ایجاد میکند رها
کنی و با صالحان و پارسایان و اهل عبادت همراه گردی زیرا این عمل بطور کلی
در تهذیب نفس مؤثّر است... .
بدان که (رشتههای) علوم شرع بسیار است و
کمتر اتفاق میافتد که شخصی در تمامی آنها کاردان و صاحب مهارت گردد و لذا
بر هر طالب علمی واجب است که بخشهایی از این علوم را برگزیند که:
الف
ـ فایده آن برای مردم بیشتر باشد. ب ـ در جهت رهایی از گمراهی نیز از
توانایی بیشتری بهرهمند باشد. و از آنجا که فراگیری و آموزش همه این
علوم، واجب کفایی است اگر در یک رشته تعداد عالمان افزایش یافت و در رشته
دیگر رو به کاستی یا نابودی نهاد پس بر طلبه مستعد واجب است که این رشته
را برگزیند هرچند که منزلت و منافع دنیایی او در رشته دیگر نهفته باشد و
این از نشانههای اخلاص نیت در راه فراگیری دانش است و از همین امر دانسته
میشود که هدف این دانشجو تنها خداوند متعال است.
علومی هستند که در همه رشتهها بدانها نیاز هست. مانند:
1) زبان عربی
2)
علم قرائت... هرچند اگر به قرائت یکی از قراء هم اکتفا کند... زیرا حفظ
کلمات و الفاظ قرآن از واجبات است و این هم وظیفه اهل علم میباشد و از
همین رهگذر است که معجزه بودن قرآن پایدار میماند.
3) سیره
4)
حدیث؛ باید از احادیث پیامبر« صلیاللهعلیهوآله »و اهل بیت«
علیهمالسلام » نمونههای خوب و شایستهای را بداند زیرا با نگریستن در آن
احادیث است که ایمان در قلب آدمی استقرار مییابد و بر راستی آنان در نبوت
و امامت یقین حاصل میشود.
5) اصول اعتقادات: واجب است بر طلاب علم که
بر اصول مذهب و آنچه به اعتقادات وابسته است، معرفت داشته باشد... زیرا هر
عالمی احتیاج به بحث و تقریر و تعلیم دارد و این امور جز از رهگذر علم
تفصیلی امکانپذیر نیست ؛ برخلاف عوام مردم که نوعا به دانستن مختصر و
اجمالی اکتفا میکنند...
و نباید در فراگیری علمی قدم پیش گذارد مگر
آنکه مقدمات آن را تکمیل کند مثلاً برای پرداختن به تفسیر و حدیث باید
ابتدا در ادبیات عرب به حد کمال رسد و بخشی از فقه و کلام را نیز آموخته
باشد.
منابع :
ـ در آسمان معرفت: علامه حسن زاده آملی