بسمالله خیرالأسماء
غرض گر آشناییهای جانست چه غم اَر صد بیابان در میانست
آوردهاند که فاضل اطبّا جالینوس معاصر عیسی مسیح - علیه السلام - بود، و هنگامی که آن پیغمبر خدا مبعوث شد جالینوس پیر شکسته بود، و چون شنید که آن بزرگوار مرده زنده میکند گفت این طبّ نیست این نبوّت است لذا از غیب بدو ایمان آورد، و خواهرزادة خود بولص را به متابعت آن جناب امر فرمود، وی را به سویش گسیل داشت و خود از مهاجرت به سبب پیری و ناتوانی عذر خواست و نامهای بدین مضمون برای آن حضرت ارسال داشت: ای طبیب نفوس، ای پیغمبر خدا بسا که بیمار به سبب عوارض جسمانی از خدمت طبیب باز میماند خواهرزادهام بولص را حضور شما فرستادم تا به آداب نبوّت جان خویش را معالجه کند.
بولص به حضور روح الله - علیه السلام - تشرّف حاصل کرد و نامه جالینوس را تقدیم داشت؛ آن بزرگوار اکرامش کرد و وی را گرامی داشت. و این بولص یکی از حواریین آن جناب شد و تا بدان پایه رسید که گفتهاند: اگر در حواریون حضرت مسیح - علیه السلام - کسی جز بولص نمیبود هر آینه بولص کافی بود.
و آن پیغمبر خدا در جواب نامة جالینوس بدو نوشت: ای کسی که از علم صحیح خود انصاف دادی، مسافت حجاب جانها نمیگردد. والسّلام.
باری به قول بلبل بستان عشق حافظ شیرین سخن:
گر چه دوریم بیاد تو قدح می نوشیم بعد منزل نبود در سفر روحانی
جلوه بخت تو دل می برد از شاه و گدا چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
آیا مولای من حاج علیمحمّدصادق صادقپور کتب الله تعالى علیه الرحمة از داستان هفتخوان رستم که حکیم ابوالقاسم فردوسی – رحمه الله علیه - در شاهنامه آورده است آگهی دارد؟هفتخوان، هفت عقبه و منزل بوده است که وقتی کیکاوس در مازندران به بند افتاده بود رستم برای نجات او به مازندران میرفت در اثنای راه چند جا دیوان و جادُوان کشت و به هفت روز به مازندران رفت و کیکاوس را نجات داد و به سبب آنکه از هر منزلی که میگذشت به شکرانة آن ضیافتی میکرد آن را هفتخوان گفتهاند.
بقیه در ادامه مطلب...