توحید صمدی قرآنی
قرآن کریم داستانی را از جناب یوسف_سلام اله علیه_نقل میکند که حضرت یوسف در زندان به یکی از هم بندهایش که در شرف آزادی بود ،فرمود:«اذکرنی عند ربک»یعنی وقتی که خلاص شدی،نزد پادشاه از ما هم یاد کن و به پادشاه بگو که یوسف بی گناهی در زندان است.همین امر ،موجب شد تا چند سال دیگر هم در زندان بماند.
و قال للذی ظن انه ناج منهما اذکرنی عند ربک فانساه الشیطن ذکر ربه فلبث فی السجن بعض سنین [سوره یوسف آیه42]
اگر استعانت جستن از غیر خدا درست نباشد،پس تشنه چه کند؟به سمت آب نرود؟می گوییم:مهم معرفت است.آنچه در تمام مباحث توحیدی ،نقش اساسی و کلیدی دارد ،معرفت است.یعنی وقتی به آب رسیدیم،آن را وجه الله بدانیم و آن را از وجود خدا جدا ندانیم و بگوییم:این اراده،قدرت و هنر خداست که خودش را نشان داده است.وجه الله،از خدا،جدا نیست.
بنا براین اگر موثو را خدا دیدیم و گفتیم:«یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد»مشکلی نداریم.مشکل اینجاست که آب را یک پدیده مستقل در عالم بدانیم و بگوییم:ایم مستقلا موثر است. ولی اگر آب،خاک،آسمان،زمین و...را وجه الله بدانیم و بگوییم:پرتو قدرت خداست،پرتو اراده خداست و پرتو علم خداست که در این شیء افتاد این منافاتی با توحید ندارد.
ادامه دارد.........
امام على علیهالسلام :
مـؤمـن شـادیش در چهرهاش مىباشد و اندوهش در دلش ، سینهاش از هر چیز فراختر (پر حوصله و دریا دل) است و نفسش از هر چیز زبونتر ؛ بلندپایگى را ناخوش دارد و شهرت را دشمن ؛ اندوهش دراز است و همتش بلند ؛ بسیار خموش است و اوقاتش به بیکارى نمىگذرد ؛ شکور است و شکیبا ؛ غرق در اندیشه خویش است و در پایبندى به دوستى خود (با دیگران) حریص است . نرمخو و مهربان است ، ارادهاش سختتر از سنگ خاراست و با این حال از یک بنده خوارتر و افتادهتر است .
بحار الأنوار : 69 / 410 / 127
با یه مطلب جدید با عنوان رابطه عشق به قرآن با قرب الهی آپم!
خوشحال میشم قدم رنجه بفرمایید!
التماس دعا
یا حق