علامه حسن زاده آملی

نکته های عارفانه زندگی علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)

{ background:url(image.png) no-repeat center; }

علامه حسن زاده آملی

نکته های عارفانه زندگی علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)

علامه حسن زاده آملی

این وبلاگ قصد بر آن دارد که شمه ای از بارقه های نوریه علمی حضرت استاد علامه حسن زاده آملی(روحی فداه)را به نفوس مستعده بچشاند.
که اگر مورد پسند افتد ما را بسند است.
حقیری از دل عالم
رسول سالارکریمی(مجنون)

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

توحید صمدی قرآنی

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۸۸، ۰۹:۲۱ ق.ظ
حضرت علامه می فرمایند:

                    هدف انسان رسیدن به توحید صمدی است.

یعنی انسان باید پله های نردبان معرفت را بپیماید و بالا برود و از علم الیقین به عین الیقین و به حق الیقین و به برد الیقین برسد یعنی به جایی برسد تا بفهمد و ببیند که:

                 هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن

                 اوست اول و آخر و ظاهر و باطن[سوره حدید-3]

علم الیقین:عبارتست از این که انسان،از طریق استدلال و برهان،حقیقتی را بفهمد.ماند اثبات وجود آتش از طریق وجود دود.

مولانا می فرماید:

  خود هنر آن دان که دید آتش عیان       نه گپ دل علی النار دخان

[مثنوی،دفتر ششم،بیت3505]

هنر آن است که شخص،خود آتش را ببیند،نه اینکه بگوید:چون دودی هست پس آتش هم هست(و دود دلالت بر وجود آتش می کند)،جز سیاهی و تیرگی و روسیاهی برای او حاصل نیست.

مولانا،در این بیت،اوج معرفت را دیدن می داند. در حالیکه،اهل الله،اوج معرفت را شدن می داند.

حضرت علامه(قده)در اثارشان برد الیقین را اوج معرفت انسانی می داند و می فرمایند:

            روایات برد القین را در حکمت اخلاق مرتضوی(حکمت علی )آورده ایم.

انسان هنگامی که به مقصد و مقصودش رسید،یک آرامش و طمانینه برایش حاصل می شود که به آن آرامش و طمانینه و خنکی،برد الیقین می گویند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۶/۲۹
مجنون

نظرات  (۱)

سلام ضمن قبولی اعمال و آروزوی موفقیت برای شما خوشحال میشوم سری به وب سایت حقیر با نام

کیستم؟!

بزنید و از نظرات شما برای تعالی این سایت بهره ها ببرم.

قوه لامسه را یک روز از ما بردارند چه میشود؟!
نکته ۳۱


قوه لامسه در تمام بدن جاری و ساری است اگر دست به حرارتی نزدیک گردد زود جسم باخبر می گردد و او را از آن حرارت خبر می دهد چه این حرارت در تمام نقاط بدن باشد فرقی برای جسم ندارد که حرارت از دست به جسم وارد و یا از سر و یا از خفای چشم به بدن وارد شود!

وظیفه لامسه اعلام گرمی و یا سردی است اگر این قوه در بدن نباشد ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد.

هرگاه در مکان سردی باشد چون لازمه سرد بودن محیط ایجاد می کند که جسم را بپوشانیم تا سردی هوا بر جسم تاثیر نگذارد و او را بیمار گرداند.

آن مکان سردی را خوب درک نمی کند و اصلا یاد ندارد چه بپوشد و چه نپوشد و همین طور است در هوای گرم و خشک!

در نتیجه انسانی را که می بینیم که وضعیت ظاهر او یا گرم پوش و یا سرد پوش است این ندای درونی اوست که به او میگوید :

هوا سرد است لباس گرم بپوش و یا گرم است نیازی به کاپشن نداری پیراهن بپوش. ببینیم خدای عالم چه نعمتی را به ما عطا کرده است.الحمدالله

اگر این قوه لامسه را یک روز از ما بردارند چه میشود؟!

چون انسان گرسنه می شود خواه ناخواه به سمت غذا میرود و دوست دارد هرچه

زودتر غذای بخورد و چون غذا را باید پخت تا درست شود لذا لازمه پخت و پز غذا همراه است با

داغی و شعله ای که در زیر آن است که به او میگوییم آتش و چون غذا با این نوع

جنس پخته شده است لذا طبیعت آتش چون گرمی و حرارت است غذا هم

چون با او درست و طبخ شده است داغ و حرارت دارد و هرکس

این غذا را بخورد زود زبان و دهان او می سوزد لذا آن قوه ای که به ما می فهماند از

این غذا فعلا نخور داغ است قوه لامسه است خوب بیندیشیم که این قوه چه غوغایی در درون ما میکند!

نه فقط در دهان ما این را به ما می فهماند در درون معده و روده ما هم این قوه سریان دارد!فافهم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">